Blogs

نوستالوژِی

Abolfazl970
| 4

و پاییز چه آهسته زود می آید ...

زمزمۀ آواز رفتگر پیر ... بد نیست چند روز از پاییز با دانش آموزان برای جمع کردن برگ ها به یاری شهرداری بشتابیم شاید نظر آنها برای جایگزین کردن درختان کاج به جای چنار و زبان گنجشک که با بی مهری یکی پس از دیگری خشک می شوند تغییر کند و این برگ ریزان زیبا همه ساله تکرار شود. آری پاییز آمد؛ در میان درختی از تراوش باران گنجشکی لانه کرده و قمری پُف کرده سر در گریبان افسوس روزهای خوش تابستان را می خورد. خورشید به خاطر کم شدن گرمایش پشت ابر سیاهی، عاشقانه به گریه می نشیند.
 
باران، پاییز را می یابد
حیف از آن روزها که به تو بود  ...

 باز صدای دنگ دنگِ زنگ مدرسه به گوش می رسد و باز یادآوری صدای دلنشین معلّم و خواندن درس دهقان فداکار، باز آغاز خواب طبیعت به زیباترین شکل. باز صدای نزدیک شدن شب یلدا، عطر نارنگی و خرمالو و باز فرصتی برای دوباره عاشق شدن.

 در پاییز هَوا کَم کَم سرد می شود.
در پاییز برگ بیشتر درخت ها زرد می شود.
در پاییز برگ های زرد درخت ها می ریزد.
بسیاری از کشاورزان در پاییز گندم و جو می کارند.
مهر و آبان و آذر ماه های فصل پاییز است.