کمتر کسی است که اریک کلاپتون گیتاریست سبک راک و بلوز، خواننده و ترانه سرا انگلیسی را نشناسد. مجله رولینگ استون اریک کلاپتون را در رتبه دومین گیتاریست برتر دنیا قرار داده، در لیست ۵۰ آرتیست برتر گیبسون نیز چهارم است، و در لیست ۱۰ گیتاریست برتر مجله تایم در سال ۲۰۰۹ رتبه پنجم را کسب کرد.
زندگی کلاپتون فراز و نشیب های فراوانی داشت، از مرگ اعضای گروهش در حادثه هوایی گرفته تا مرگ فرزند ۴ ساله اش در همان سال و معتاد شدنش همه اینها در آهنگسازی و ترانه نویسی او تاثیر گذاشته اند.
کلاپتون این آهنگ را پس از ۶ ماه غیبت از آهنگ سازی و ترانه سرایی نوشت. در طول این مدت او مشغول سوگواری برای فرزند ۴ ساله خود بود که بر اثر حادثه از طبقه ۵۴ آپارتمان سقوط کرد و مرد.
البته این آهنگ برای فیلم Rush مورد استفاده قرار گرفت. مثل همیشه توصیه می کنم آهنگ را با احساسات خودتان گوش
دهید و حتما لازم نیست تحت تاثیر داستان پشت آن قرار بگیرید
Would you know my name
If I saw you in heaven?
Would you feel the same
If I saw you in heaven?
اگر در بهشت ببینمت
آیا نامم را خواهی دانست؟
اگر در بهشت ببینمت
تو هم همین احساس را خواهی داشت؟
( برای فرزندش که حالا مرده می خواند و خیلی ساده از او می پرسد که آیا اگر در بهشت ببینتش او را به یاد می آورد؟ کلاپتون پس از طلاقی که داشت خیلی به ندرت موفق به دیدن پسرش می شد طوری که حتی خودش می گوید: درک نمی کند که پدر بودن چه معنایی دارد. او تصمیم گرفته بود که بیشتر پسرش را ببیند و رابطه اش با او را عمیق تر کند، اما متاسفانه فرصت زیادی برای این کار نیافت و فرزندش از طبقه ۵۴ آپارتمان همسر سابقش سقوط کرد. به همین خاطر شک دارد که پسرش اصلا بداند کیست و چه احساسی نسبت به او دارد. )
I must be strong and carry on
Because I know I don’t belong here in heaven
Would you hold my hand
If I saw you in heaven?
من باید قوی باشم و ادامه بدهم
چون می دانم من به بهشت تعلق ندارم
اگر در بهشت ببینمت
آیا دست هایم را نگه خواهی داشت؟
( اینها همه در ذهنش است و باید قبول کند که بدون او به زندگی ادامه دهد، پسرش در بهشت است و او در این دنیا به یادش است. )
Would you help me stand
If I saw you in heaven?
I’ll find my way through night and day
Because I know I just can’t stay here in heaven
اگر در بهشت ببینمت
کمک می کنی که بایستم؟
من راهم را در میان شب و روز پیدا کردم
چون می دانم نمی توانم اینجا در بهشت بمانم
( می داند نمی تواند پیش پسرش بماند و باید با این مسئله و سختی هایش کنار بیاید. )
Time can bring you down, time can bend your knees
Time can break your heart, have you begging please, begging please
Beyond the door there’s peace I’m sure
And I know there’ll be no more tears in heaven
زمان می تواند نیرویت را بگیرد، زمان می تواند زانو هایت را خم کند
زمان می تواند قلبت را بشکند، به التماس افتادی، به التماس
پشت این در ( آن دنیا ) مطمئنم که آرامش خواهد بود
و می دانم دیگر در بهشت خبری از اشک ریختن نیست
( گذر زمان در این دنیا او را ضعیف کرده و غم پسرش هر لحظه خمیده ترش می کند، اما آن دنیا و در بهش دیگر کسی نمی میرد و خبری از غم و اندوه نیست. )
Would you know my name
If I saw you in heaven?
Would you feel the same
If I saw you in heaven?
اگر در بهشت ببینمت
آیا نامم را خواهی دانست؟
اگر در بهشت ببینمت
تو هم همین احساس را خواهی داشت؟
I must be strong and carry on
Because I know I don’t belong here in heaven
من باید قوی باشم و ادامه بدهم
چون می دانم من به بهشت تعلق ندارم
.