Forums

ناصر حجازی جاودانه شد

Sort:
M_A_T_I_N

 

بزرگمرد فوتبال ايران، عقاب آسيا، اسطوره يگانه باشگاه استقلال، ناصر حجازي كه با زندگي پاك و زلالش پهلواني و پهلوان‌صفتي را معنا كرد، دعوت حق را پذيرفت و از جهان فاني به سراي باقي شتافت

زندگی

ناصر حجازی با ۴ خواهر و یک برادر در خانواده‌ای ۸ نفری زندگی می‌کرد. پدرش متولد تبریز بود و آژانس املاک داشت. وی دوره دبستان را در دبستان هخامنش و دوره دبیرستان را در دبیرستان‌های سعادت، سینا، سهند و شرق طی کرد. در سال ۱۳۵۰ وارد مدرسه عالی ترجمه شد و در سال ۱۳۵۶ لیسانس خود را دریافت کرد.[۴]

زندگی ورزشی

خود حجازی گرایشش به فوتبال را این گونه تعریف می‌کند:

« من فوتبال را فقط به صورت تفریحی دنبال می‌کردم و رشته اصلی من بسکتبال بود و حتی برای تیم جوانان بسکتبال ایران هم انتخاب شدم و ماجرا از اینجا شروع شد که روزی با دوستان به تماشای بازی آموزشگاهی که تیم مدرسه ما هم در آن شرکت داشت رفتیم.

در همان روز دروازه‌بان تیم مدرسه ما آسیب دید مربی تیم مرا صدا زد و گفت ناصر بیا درون دروازه بایست من هم گفتم آقا اصلا من نمی‌توانم من فقط گاهی فوتبال بازی می‌کنم اون هم هافبک تیم نه دروازه‌بانی!! ‌مربی دست بردار نبود و می‌گفت تو قد بلند داری و بسکتبالیست هم بودی حتما می‌توانی چند توپ هوایی رو بگیری. خلاصه با اصرار مربی و با ترس و لرز و دلهره رفتم درون دروازه. آن روز برای من یک روز بیاد ماندنی و خاطره‌انگیز است. خودم هم باورم نمی‌شد که چرا با وجود آن‌که برای اولین بار درون دروازه ایستاده بودم اینقدر خوب توپ می‌گرفتم. بازی که تمام شد همه تماشاگرانی که برای دیدن مسابقه آماده بودن تشویقم کردند.[۴]

 »
ناصر حجازی در مقابل بازیکن استرالیایی، مقدماتی جام‌جهانی ۱۳۵۷

دوران بازیکنی

باشگاهی

تیم فوتبال نادر در دسته دوم باشگاه‌های تهران اولین باشگاه حجازی بود و از همان تیم به تیم ملی جوانان و تیم ملی بزرگسالان رسید. در سال ۱۳۴۸ به تاج پیوست و در همان سال اول، قهرمانی جام باشگاه‌های آسیا و جام تخت جمشید را با این تیم به دست‌آورد. وی تا پایان دوران بازیکنی خود به‌جز یک سال و نیم در بین سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۸ که برای تیم شهباز بازی کرد و مدت کوتاهی پس از جام جهانی ۱۹۷۸ که با تیم منچستر یونایتد تمرین می کرد و ۵ بازی برای تیم ذخیره‌های یونایتد انجام داد، در بقیه این مدت توپچی تاج و استقلال تهران بود و با این تیم چندین دوره قهرمانی در لیگ کشور، جام باشگاه‌های تهران، جام حذفی ایران و جام باشگاه‌های آسیا را جشن گرفت.[۴]

حجازی در پایان دوران بازیکنی خود به بنگلادش رفته و پس از مدت کوتاهی دروازه‌بانی در تیم محمدان، سرمربی این تیم شد و در سال ۱۳۶۹ بازی خداحافظی خود را در همین تیم انجام داد.

ملی

حجازی اولین بازی ملی خود را در ۲۲ شهریور ۱۳۴۸ در آنکارا در مقابل تیم ملی پاکستان انجام داد که با نتیجه ۴ بر ۲ به نفع ایران پایان یافت. آخرین بازی او هم در سال ۱۳۵۹ و در بازی ایران- کویت انجام گرفت و بعد از آن به دلیل قانون عجیبی معروف به «قانون ۲۹ ساله‌ها» که حضور دروازه‌بانان بالای ۲۹ سال در تیم ملی را ممنوع می‌کرد از تیم ملی کنار گذاشته شد.[۴]

ناصر حجازی در دهه ۱۳۵۰ دروازه‌بان اصلی تیم ملی ایران بود و با این تیم دو بار قهرمان جام ملت‌های آسیا (۱۹۷۲ و ۱۹۷۶) و یک بار قهرمان بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران شد و در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین و المپیک ۱۹۷۲ مونیخ هم شرکت کرد و سهمیه حضور در المپیک ۱۹۷۶ مونترآل و مقام سومی جام ملت‌های آسیا ۱۹۸۰ را هم به‌دست آورد.[۵]

ناصر حجازی در حال تماشای تمرین بازیکنان آکادمی فوتبال حجازی در ورزشگاه کشوری

دوران مربی‌گری

اولین تجربه مربیگری حجازی در محمدان بنگلادش بود، نقطه اوج این باشگاه در سال ۱۳۶۷ با پیروزی بر پرسپولیس و صعود به یک‌چهارم‌نهایی جام باشگا‌های آسیا رقم خورد. حجازی در مورد آن مسابقه می‌گوید: «رئیس باشگاه گفت می‌خواهم بیایم رختکن بگویم کمتر گل بخورید آبرویمان نرود! گفتم می‌خواهی بیایی روحیه بچه‌ها را تضعیف کنی؟ لازم نکرده! خودم به رختکن رفتم و گفتم بچه‌ها من پرسپولیس را می‌شناسم اصلا تیم نیست! خلاصه به داخل زمین رفتیم. در نیمه اول با گل کرمانی از ما جلو افتادند. در بین دو نیمه حسابی به بچه ها توپیدم. چشمتان روز بد نبیند با گل بیژن طاهری بازی را مساوی کردیم. بعد از آن گل خیلی فشار آوردیم چون برای صعود نیاز به برد داشتیم. بازی طوری شده بود که فنونی‌زاده کاپیتان پرسپولیس می‌گفت بچه‌ها بزنید زیرش ۱-۱ هم می‌ریم بالا! در دقیقه ۸۸ سانتری شد و مهاجم خارجی و سرعتی ما توپ را از زیر دستان سلطانی وارد دروازه کرد ۲-۱ بردیم! این برد در تاریخ محمدان بنگلادش بی‌سابقه بود. بعد از بازی جشنی گرفتند که باورنکردنی بود. تمام مردم شهر بیرون آمده بودند. در جشن شهردار و وزیر امور خارجه هم حضور داشتند.»[۶]

او در دوران سرمربیگری موفق شد استقلال را به مقام نایب قهرمانی باشگاه‌های آسیا و قهرمانی در لیگ و جام حذفی ایران برساند. در تیم‌های سپاهان اصفهان، ذوب آهن اصفهان، استقلال رشت، ماشین‌سازی تبریز، استقلال اهواز، ابومسلم خراسان، نساجی قائمشهر نیز به مربیگری پرداخت که موفقیت چندانی نصیب وی نشد. او در سال ۱۳۸۷ پس از انتخاب مجدد علی فتح‌الله‌زاده به سمت مدیرعاملی، مجدداً سرمربی باشگاه استقلال تهران گردید.

زندگی شخصی

ناصر حجازی و نوعروسش بر جلد مجلهٔ اطلاعات هفتگی، تیرماه ۱۳۵۲

همسر حجازی بهناز شفیعی نام دارد[۷] و حجازی از او دارای دو فرزند به نام‌های آتوسا و آتیلا است که هرد و فوتبالیست بوده‌اند. آتیلا چند سال در تیم استقلال تهران بازی می‌کرد و آتوسا هم اولین کاپیتان تیم ملی فوتسال زنان ایران بود. داماد او (همسر آتوسا) سعید رمضانی هم بازیکن حرفه‌ای فوتبال است و فرزند آنها نیز امیرارسلان نام دارد.

فعالیت سیاسی

ریاست جمهوری ۱۳۸۴

حجازی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۸۴ ثبت نام کرد و گفته بود که اگر تأیید صلاحیت شود ۳۰ میلیون رأی می‌آورد.[۸] و اعلام کرده بود که در صورت پیروزی در انتخابات احمد نیک‌کار را به معاون اولی برمی‌گزیند ولی شورای نگهبان صلاحیت او را برای شرکت در انتخابات رد کرد. حجازی پس از رد صلاحیت در اطلاعیه‌ای از نامزدی هاشمی رفسنجانی حمایت کرد. او پس از ثبت نام به روزنامه خبرورزشی گفت:

« چه ایرادی دارد ورزشی‌ها هم کار سیاسی انجام بدهند؟ الان که در ورزش ما سیاستمداران فعالیت دارند حالا چه ایرادی دارد مثلاً حجازی کار سیاسی کند؟! من شرایط اولیه را که برای ثبت نام دارم. اگر صلاحیت‌مان را تایید کردند که شرکت می‌کنیم و فکر نمی‌کنم ایرادی داشته باشد.[۹]  »

 

موضع‌گیری در مورد هدفمندسازی یارانه ها

در ۳۱ فروردین سال ۱۳۹۰، ناصر حجازی در مصاحبه‌ای [۱۰] که با پرتال شخصی خود انجام داد ضمن اعتراض به وضعیت بد اقتصادی موجود در ایران، نسبت به سیاست‌های اقتصادی دولت از جمله هدفمندی یارانه‌ها، شدیداً اعتراض خود را اعلام کرد همچنین وی در بخشی از این مصاحبه در مورد پرداخت ماهیانه یارانه‌ها به مردم توسط دولت گفت:

« دولت می گوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک میکنیم، مگر مردم گدا هستند ؟ مردم ایران روی گنج خوابیده‌اند، نفت، گاز و... دولت حق ندارد به مردم کمک کند، دولت باید کار کند، خدمت کند و زحمت و دسترنج مردم را دودستی تقدیم آنها نماید. چهل هزار تومان در ماه به مردم می‌دهند و بعد چند برابر آن را از جیب مردم برداشت می‌کنند و سپس ادعای خدمت به مردم دارند. از دید مسئولین خدمت دولت به مردم یعنی کار کردن مردم برای دولت و اینکه مردم کار کنند و پولشان را تقدیم دولت نمایند! برای من گاز می‌آمد چهل هزار تومان و حالا می‌آید یک میلیون تومان. گاز به کشور همسایه با مبلغی به‌مراتب کمتر از آنچه از جیب مردم برداشت می‌کنند، صادر می شود. با دیدن این شرایط نباید عصبانی شوم ؟ نباید حرص بخورم و شرایط جسمانی‌ام مثل امروز شود.[۱۰]  »

مرگ

ناصر حجازی در بیمارستان

ناصر حجازی در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ در حین تماشای دیدار تیم فوتبال استقلال مقابل پاس همدان در روز آخر لیگ‌ برتر به‌دلیل وخامت حالش به کما رفت[۱۱] و در حالی که از بیماری سرطان ریه رنج می‌برد، در تاریخ ۲ خرداد ۱۳۹۰، ساعت ۱۰:۵۵، در بیمارستان کسری در تهران درگذشت.

alireza724

روحش شاد