کلمات مورد استفاده در شطرنج

sharp position به پوزيشن هايى گفته ميشود كه كوچكترين حركت يا تغييرى باعث شكست يا برترى قابل توجه يك طرف ميشود

Blitz بازى خيلى سريع كه اغلب هر طرف ٥ دقيقه بيشتر وقت ندارد براى كل حركتهايش

Battery تقويت ، پشت هم رديف كردن مهره هايى از يك سنخ در يك ستون يا عرض يا قطر 

Maneuver مانور ، تعدادى حركات پشت هم با هدف معين ولى بدون زدن مهره 

artificial castle قلعه مصنوعى ،يا قلعه دستى ،زمانيكه شاه و رخ پس از اينكه نتوانسته اند در ابتداى بازى قلعه بروند ،با يك سرى حركات هماهنگ آرايشى شبيه قلعه رفتن بگيرند

attraction جذب ، نوعى دكوى هست كه درينجا مهره يا پياده اى در خانه همجوار شاه حريف قربانى ميشود تا شاه مجبور به گرفتن آن بشود و در دام بيفتد

bind  دربند ، موقعيت خاص و قدرتمنديست كه حريف نمى تواند به آسانى از آن خلاصى يابد و غالباً به دنبال كسب فضاى بيشتر با پيش راندن پياده ها  ايجاد ميشود

blindfold بازى شطرنج با چشمان كاملاً بسته 

Interpose بستن راه مهره مهاجم يا كيش دهنده با يك مهره خودى

waiting move حركت انتظارى ، حركتى كه كاملاً درست نيست اما با اميد به اشتباه و ضعف حريف بازى ميشود

correspondence chess شطرنج مكاتبه اى ،كه در قديم رايج بود و هر بازيكن حركت خود را با نامه اى به حريف ابلاغ ميكرد

cross check كيش متقاطع ، وقتى است كه يك مهره ميتواند با حركت خود نه تنها شاه را از كيش خارج كند بلكه شاه حريف را همزمان كيش متقابل بدهد

cramped چپيده ، زمانيست كه مهره هاى يك طرف طورى عرصه را بر طرف مقابل تنگ ميكنند كه مهره هاى او در فضايى محدود امكان تحرك  محدودى را دارند

domination غلبه ، موقعيت خاصى است كه دو مهره نسبت به هم دارند به نحويكه يكى با اينكه دامنه حركات زيادى هم دارد ،هر حركتى بكند آن ديگرى او را خواهد گرفت

consolidation تحكيم ، وقتى است كه يك بازيكن (عمدتا بعد از يك حمله) به ترميم پوزيشن خود مى پردازد و  يك يا دو مهره را به عقب بر مى گرداند

دمتون گرم....

google translator جوجل المترج

It is located in a special place in the city of Dakhla, in which it is attributed to the Dharand by its boughs.

معنی 1/2 یا 1/1  در انتخاب نوع بازی چیه و چه تفاوتی باهم دارند؟