Blogs

عشق دو روباه

alihajiarab
| 1

آن دو روبه چون به هم همبر شدند

پس به عشرت جفت یکدیگر شدند

خسرو اندر دشت شد با  یوز و باز

آن  دو  روبه را  ز هم  افکند  باز

ماده نر را گفت هان ای رخنه جوی

ما  کجا  با  هم  رسیم  آخر  بگوی

گفت  اگر  ما  را  بود  از عمر بهر

در  دکان   پوستین  دوزان   شهر

عطار