Blogs

کدام گزارشگر پرسپولیسی است کدام گزارشگر استقلالی؟!

alikasra
| 20

فردوسی پور پرسپولیسی

بحث در مورد پرسپولیسی یا استقلالی بودن گزارشگران تلویزیون یک بحث همیشه داغ است و اتفاقا نظریات مختلفی هم در این ارتباط وجود دارد. برخی از علاقه مندان فوتبال با قاطعیت از پرسپولیسی بودن یک گزارشگر خاص حرف میزنند و عده ای دیگر با همان قاطعیت میگویند طرف استقلالی است و در واقع هرکدام دیدگاه های خاص خود را در این ارتباط دارنداما در مطلب زیر برای اینکه به تمام ابهامات پاسخ دهیم یکبار برای همیشه قرمز یا آبی بودن گزارشگران و مجریان تلویزیون را ذکر کرده ایم . امیدواریم دیگر هیچ ابهامی در این مورد باقی نماند!
 

 

۱) عادل فردوسی پور- پرسپولیسی دو آتشه!
تنها گزارشگر صاحب سبک تلویزیون ایران که راحت می‌تونه ادعا کنه شیوه گزارشگری ورزشی ایران را متحول کرده. الان حتی گزارشگرهای بسکتبال و هندبال هم سعی می‌کنند مثل او بینندگان را در جریان اطلاعات جانبی قرار بدهند. جوانی خیلی مستعد که آگاهی‌هایش بر عقلش غلبه نکرده. به این تعبیر که می‌دونه آگاهی‌هایش را چه زمانی ارائه بدهد و چه زمانی از ارائه آنها چشم‌پوشی کند. خیلی تند و جویده حرف می‌زنه ولی این نه تنها اصلاً شنونده را ناراحت نمی‌کنه، تازه باعث می‌شه احساس صمیمیت هم بکنه. وقتی می‌بینه گزارشگر با هیجان کاملاً طبیعی (و نه هیجان مصنوعی خیابانی) و به زبان عامیانه خود مردم، اینقدر قشنگ بازی را گزارش می‌کنه، کاملاً می‌ره تو جو بازی. فردوسی پور خیلی مطالعه می‌کنه و به قول خودش یک عشق فوتبال واقعیه. ناشناس‌ترین بازیکن‌ها رو می‌شناسه و نکات ریزی از زندگیشون نقل می‌کنه که یخ سردترین بازی‌ها رو هم می‌تونه بشکنه. ضمن اینکه می‌دونه این اطلاعات رو چه زمانی ارائه بده.

می‌دونه وقتی که بازی از تب و تاب افتاده و تماشاگر داره کسل می‌شه باید دوباره حواسش رو جلب کرد و این بهترین وقت دادن اطلاعاته. نه اینکه تو هیجان‌انگیزترین صحنه‌های بازی آمار بازی‌های گذشته را بخواهد بخواند. فردوسی‌پور خودش یک کارشناس فوتباله و کاملاً بر سبک‌های بازی و سیستم هایی که تیم‌ها برپایه اون چیده شده‌اند و حتی تاریخچه سیستم تیم آگاهی داره و خیلی خوب، خیلی بهتر از کارشناس‌هایی که دعوت می‌کنه، تماشاگر را در جریان مسائل فنی بازی می‌گذاره.

سبک حرف زدنش خیلی جالبه. «چه می‌کنه این فلانی» که کاملاً از زبان او وارد ادبیات مردم ما شد. علاوه بر این تیکه‌هایی که خیلی راحت به بازیکنان کم‌کار می‌اندازه، بدون توجه به اینکه طرفداران اون تیم او را به هواداری از دیگری متهم می‌کنند، خیلی آدم رو سر حال می‌آره. بازی ایتالیا و سوئد در یورو ۲۰۰۴ تیکه بسیار بسیار جالبی به دل‌پی‌یرو انداخت، بعد از یک ضربه فنی که روی دروازه سوئد زد: «نشون می‌ده هنوز یه چیزهایی از فوتبال یادش مونده…!!!» یا در بازی پرسپولیس- پیکان برای اشاره به شایعاتی درباره بی‌اقتداری زوبل: «این هم آقای زوبل، سرمربی پرسپولیس. حداقل اینطور می‌گن!!!!!!»

او خیلی راحت به همه بزرگان فوتبال تیکه می‌اندازه، بدون اینکه بترسد که او را به هواداری از تیم خاصی متهم کنند. اعلان‌های آغازین برنامه نود فوق‌العاده جذاب و جنجالی هستند. به ویژه وقتی رهبری‌فر و انصاریان را شایسته عضویت در تیم ملی رزمی ایران می‌داند، یا گل‌نزنی‌های مهاجمان استقلال و قهر و آشتی های سامره را تو بوق می‌کنه و راحت از تصمیمات تیم‌ها انتقاد می‌کنه. خیلی باش حال می‌کنم. فوتبال با صدای فردوسی‌پور یه چیز دیگه است.

عادل در نوجوانی یک پرسپولیسی دوآتشه بود و همین حالا هم خیلی دوست دارد پرسپولیس در دربی استقلال را مغلوب کند! او البته وقتی وارد کار روزنامه نگاری شد کمی منطقی تر به قضایا نگاه کرد. عادل چون میخواهد به همه نشان دهد که پرسپولیسی نیست ادای استقلالی ها را در می آورد وبعضا طوری وانمود میکند که انگار از اول استقلالی بوده! در حالیکه چنین چیزی نیست و بهترین مجری ورزشی تلویزیون یک پرسپولیسی دو آتشه است.

مزدک میرزایی استقلالی
۲) مزدک میرزایی – استقلالی و البته یوونتوسی
از نسل گزارشگران جدید فوتبال در ایران می‌باشد. وی متولد ۲۶ شهریور ماه ۱۳۴۹ و فارغ التحصیل رشته مهندسی صنایع چوب است که در سال ۱۳۸۴ موفق شد جایزه بهترین گزارشگر صدا و سیمای ****** اسلامی ایران را دریافت نماید .
می تونم راحت بگم شاگرد و دنباله‌رو فردوسی پور. خوشبختانه شاگرد خوبی هم هست و اگر ت****‌برانگیز نیست حداقل ما رو از شنیدن صدای غیر قابل تحمل بقیه گزارشگران راحت می‌کنه!!! به پیروی از فردوسی‌پور مرتب اطلاعاتش رو به‌روز می‌کنه تازگی حتی اطلاعاتی مثل تاریخ تولد بازیکنان و روز اولین گل زده‌ و حتی کادوی کریسمشون رو هم به بیننده انتقال می‌ده. البته شاید به وقت‌شناسی فردوسی‌پور نباشه ولی به هر حال از بازی هم دور نمی‌مونه. یک کم هیجان صداش کمه. برای گزارشگری فوتبال یک کم زیادی خونسرده!!!

 

مزدک درست برعکس عادل, استقلالی است و درست برعکس او میخواهد ثابت کند که استقلالی نیست و ادای پرسپولیسی ها رو در می آورد. میرزایی استقلال رو خیلی دوست دارد و گاهی اوقات استقلالی بودنش بدجوری توی ذوق میزند. او یکی از بهترین و با اخلاق ترین گزارشگران و مجریان شبکه۳ است و دوستی بسیار نزدیکی با عادل دارد.کرکری های عادل و مزدک قبل از دربی ها جالب توجه خواهد بود! مزدک البته علاقه خاصی به تیم ملی ایتالیا و باشگاه یوونتوس دارد.

پیمان یوسفی
۳) پیمان یوسفی – پرسپولیسی است
او هم تمام تلاشش رو می‌کنه تا مثل فردوسی پور بشه، اینه که تموم اطلاعاتش تاریخچه بازی‌های دو تیمه که با صدای یکنواخت و بدون هیجانش به تفصیل و با ارائه تمام جزئیات به خورد بینندگان عزیز می‌دهد، بدون اینکه سرش رو بالا کند و ببیند که بازی در چه حالی پیش می‌ره!! می‌شود که یک تیم دو تا توپ رو به تیر زده و ضد حمله در راه است و آقا پیمان هنوز داره از روی کاغذ آمار بازی پنج سال پیش دو تیم رو می‌خونه!!! متأسفانه حتی بازیکنان ایرانی رو هم نمی‌شناسه و به جز بچه‌های استقلال و پرسپولیس بقیه بازیکن‌ها رو نشونش بدی نمی‌شناسه!!!

 

یادم می‌آید بازی نفت آبادان و استقلال تهران تو لیگ برتر سه سال پیش (که نفت ۱-۰ استقلال رو زد) وسط بازی صدای گزارشگر آبادانی قطع شد و ایشان تا وصل دوباره صدا گزارش بازی رو بر عهده گرفتند. این بابا حتی یک نفر از بازیکنان تیم نفت رو نمی‌نشاخت، با وجود لیستی که دستش بود و ناچار بود فقط بازیکنان را با شماره یاد کند و ۵ دقیقه بعد از روی لیست اسمش رو بخونه. کلاً از اونهاست که آدم صدای تلویزیون رو ببنده و فوتبال رو صامت نگاه کنه بیشتر بازی بهش می‌چسبه.
یوسفی هم مثل عادل پرسپولیسی است. او در این چندساله کمی بر اطلاعات فوتبالی خود افزوده وسعی دارد یک گزارشگر بی طرف باشد اما خوب هنوز با عادل و مزدک فاصله دارد. یوسفی هم طبعا دوست داشت پرسپولیس ,استقلال را شکست دهد.

جواد خیابانی استقلالی
۴) جواد خیابانی – استقلالی قدیمی
با یک هیجان کاملاً مصنوعی مشهود سعی در جذاب کردن بازی داره، در حالی که من فکر می‌کنم بیشتر به درد شاهنامه خوندن می خوره. همه‌اش می خواد الکی بازی را هیجانی کنه و اگه بازی تیم ملی هم باشه که دیگه هیچ، غرور ملی‌مون رو هم می‌خواهد به عرش برسونه. یک توپ ساده را که دروازه‌بان می‌گیره به یک شاهکار حماسی تشبیه می‌کنه و یک گل معمولی را چنان بزرگ می‌کنه که دروازه‌بان هیچ‌وقت این گل را از یاد نخواهد برد و از شنیدن نام این مهاجم بر خود خواهد لرزید!!! به نظرم می‌تونه شغل خوبی در بالیوود به دست بیاره، برای بخش عشقی فیلم‌های هندی!!!

 

همه‌چیز در خیال این آدم شامل احساسات پاک و غیرت و تعصب است و مربی فلانی را می‌آورد تو میدون تا ترس در وجود مدافعین حریف بیاندازد و فلانی را تعویض می‌کند چون مثلاً ایتالیایی است و بهتر است یک ایتالیایی برود تا «ایتالیایی دیگری، هموطن او، از گوشت و خون او ، دو مردی که ****ی یکسان و تاریخی به یک شکل دارند جای هم را در زمین پر می‌کنند!!!!» ؟
خیابانی چندی قبل در مصاحبه ای گفت: من یک زمانی در استادیوم تخمه می فروختم! او در جوانی از طرفداران پروپا قرص استقلال بوده و با پرچم و هدبند آبی به استادیوم ها می رفته است اما اگر از خودش بپرسید شدیدا منکر این موضوع می شود. دوستان آقا جواد میگویند او علاقه زیادی به رضا نعلچگر و ناصر حجازی داشت. اما در گزارش دربی ۶۳ خودش را لو نداد!

بهرام شفیع پرسپولیسی

۵) بهرام شفیع – پرسپولیسی جام تخت جمشید!
پیر دیر و مرشد رهروان طریقت، استاد بهرام شفیع!!! ایشون هم پایه‌گذار یک سبک گزارشگری در ایران بود: سبکی به اسم «چرند بگو و گزارش کن!!!» کماکان گزارشگرانی مثل بهروان و خیابانی دنباله‌رو این سبکند (در حالیکه میرزایی و یوسفی و علی‌فر سعی می‌کنند دنباله‌رو سبک مدرن فردوسی‌پور باشند، هر چند شاید هیچ موفقیتی به دست نیاورند). شفیع فرشته عذاب من است که کاملاً مطمئن شده‌ام هر وقت گناهی می‌کنم سر و کله‌اش پیدا می‌شه و برای تنبیه من یک بازی خوب رو گزارش می‌کنه (در واقع من رو محروم می‌کنه): تشبیهات شفیع زبانزد خاص و عام است: «دفاع مثل یک سد بتونی است که اینجور جلوی آب رو می‌گیره. خب اگه سد یک ترک ور داره آب توش نفوذ می‌کنه و بعد از مدتی سد دیگه نمی‌تونه آب رو نگه داره.
بعد از یک مدتی سد خراب می‌شه و می‌شود آنچه که نباید بشود. حالا دفاع هم مثل همان سد است. باید خیلی مواظب بود که آب توش نفوذ نکنه و …..(ادامه دارد)» شما در همین حین می‌بینید که دو تا گل زده شده و یک پنالتی هدر رفته و شش تا تعویض انجام شده ولی هنوز آقای شفیع داره تئوری تشبیه دفاع به سد رو توضیح می‌ده. مثلاً تو بازی آمریکا و کلمبیا تو جام جهانی آمریکا یادمه گیر داده به آلکسی لالاس و اینکه چه اسم آنتیک و قیافه آنتیک‌تری داره و این بابا گیتاریست بوده و تو کمپ زندگی می‌کرده و … تو این فاصله دو تا گل زده شد که یکیش رو اسکوبار کلمبیایی به خودشون زد و کلمبیا حذف شد و یارو مدافعه رو کشتند و دنیا خبر شد، ولی این آقای شفیع کماکان داشت جزئیات زندگی این آلکسی لالاس رو شرح می‌داد و فقط وقتی گل زده شد گفت: «حالا یک گل هم مدافع کلمبیا به خودشون می‌زنه. به هرحال این آلکسی دست دخترش رو گرفت و رفت ویرجینیا و …..»

شفیع در زمان برگزاری جام تخت جمشید پرسپولیسی بود ولی بعدها به مرور سعی کرد تعادل را حفظ کند. شفیع همه جا مدعی میشود تیم ملی را بیشتر از پرسپولیس و استقلال دوست دارد. او سالهاست که کار گزارشگری را کنار گذاشته و فقط مجری گری والبته فدراسیون داری میکند!

۶)علیفر- او هم استقلالی است
شاهکاریه واسه خودش. کافیه که از کسی خوشش نیاد، خشتکش رو بالای نورافکن ورزشگاه آویزون می‌کنه!!!! آدم می‌میره از خنده وقتی که می‌بینه گزارشگر به جای گزارش بازی داره فلان بازیکن رو دعوا می‌کنه که چرا به اون یکی پاس نداده و به اون یکی پاس داده و اینکه اون لایق این حقوق و دستمزد نیست و اینکه چرا سر این بازیکن داد کشیده در حالیکه خود خاک بر سرش باید اینقدر بازیکنی خوبی باشه که توپ رو مستقیم بکنه تو گل و ……!!! ولی از حق نگذریم تو یک مورد داره پیشرفت می‌کنه و اون شناختن بازیکن‌هاست. چند مورد به ویژه تو باشگاه‌های انگلیس چند تا بازیکن گمنام رو در حال گرم کردن چنان سریع شناخت که کف کردم، به ویژه اینکه به او به اندازه سایرین میدان داده نمی‌شود.

علیفر هم از طرفداران استقلالی بوده اما در گزارشهای خود بی طرفی را رعایت می کند. این روزها علیفر خیلی کم کار گزارشگری را انجام می دهد. او علاقه ویژه ای به محوطه ۵/۵ متر دارد!
رضا جاودانی
۷)رضا جاودانی – ابومسلمی و استقلالی
رضا جاودانی اهل مشهد و از طرفداران ابومسلم است اما از میان قرمز و آبی دومی را ترجیح میدهد و استقلالی است. جاودانی مجری برنامه های مربوط به کشتی و قوی ترین مردان ایران هم هست اما به فوتبال نیز علاقه خاصی دارد.

۸) بهروان: اصل خنده!
خوشبختانه بعد از تصادفش تقریباً گزارشگری را رها کرد تا قبل از تصادفش همه ورزشها را گزارش می‌کرد: فوتبال، والیبال، بسکتبال، کشتی، قایقرانی، تیراندازی و … . ورزشی نبود که در حیطه گزارشگری او نباشد. صبح کشتی نگاه می‌کردید بهروان داره گزارش می‌کنه، ظهر والیبال، باز هم بهروان، عصر قایقرانی باز هم بهروان، شب فوتبال باز هم بهروان… با اون یگ (یک) گفتن‌های به یاد موندنیش.او گزارشگر بی طرفی نشان داده است.
البته این لیست میتوانست خیلی بلند بالاتر باشد اما در یک نگاه کلی از بین گزارشگران قدیمی هم میتوان از صالح نیا پرسپولیسی و کوتی مایل به پرسپولیس و کوثری استقلالی و بهروان مایل به استقلال هم نام برد! داوود عابدی گزارشگر شبکه خبر و برنامه پارازیت هم از پرسپولیسی های دوآتشه است به طوری که در آخرین قهرمانی پرسپولیس در لیگ با بازیکنان این تیم دور افتخار زد!