Blogs

تنها خیانت‌کاران فاجعه کوی دانشگاه را فراموش می‌ک?

Free-iran
| 0

ارتباط نیروهای لباس شخصی با مراکز قدرت، ناممکنیِ مواجهه‌ای قضایی از درون ساختار قدرت را عیان می‌کند. واقعه کوی دانشگاه در بستری رخ داد که هویت دانشجویی مستقل از عمومیت اعتراضی سطح جامعه نه در اشتراکِ «داشته‌ها» که دقیقا بر سرِ «نداشته‌ها» پیوند خورد. همه افراد داخل کوی دانشگاه در شب قبل از ۲۵ خرداد ۸۸ رنج می‌کشیدند. این رنج فارغ از تفاوت‌های گروهی و قومی و عقیدتی، آبستن وضعیت برگشت‌ناپذیری بود. وضعیتی که شکاف میان هویت فردی –در موقعیت یک دانشجو- با امر عام و عینی جامعه، منجر به فاجعه‌ای شد که انکارش برای حاملان خشونت سیستمی دشوار بود. آیا واقعه کوی دانشگاه یک مسئله تصادفی بود؟ فاجعه‌ای ناشی از افراطی‌گری نیروی‌های خودسر موسوم به لباس شخصی؟ اینجا قصد آن را ندارم که به تبار‌شناسی نیروهای لباس شخصی بپردازم که دست بر قضا در تمامی فجایع سیاسی ایران دستشان آلوده است؛ چه آن زمان که شعبان جعفری پرچمدار آن بود و نهضت‌های ملی و مردمی را به خاک و خون می‌کشید و چه در سالهای پس از انقلاب و دخالت آن‌ها در بروز فجایعی مثل کوی دانشگاه؛ بلکه دقیقا بر سر مسئله حمله به کوی دانشگاه در سال ۸۸ توقف می‌کنم.