فوتبال زیبا یعنی‌ چه؟ قسمت دوم

فوتبال زیبا یعنی‌ چه؟ قسمت دوم

Avatar of Kiarash_tab
| 0

فوتبال زیبا یعنی‌ چه؟ قسمت دوم

5- خودبینی متعصبانه

در خلاف جهت ونگر، مربیانی مانند پپ گواردیولا و پاکو خمز می‌‌تواند به همراه توپ نتیجه بگیرند. تیم‌های مانند رایو وایکانوی پاکو خمز و سوانزی لادروپ به بازی گروهی همراه با توپ معروف بودند. بارسلونای پپ نه تنها می‌‌توانست حرکات زیبا تولید کند بلکه می‌‌توانست به یک فهم کلی‌ از فاز‌های مختلف بازی هم برسد. 

مشکل این سبک این است که شما به بهترین بازیکنان روی توپ نیاز دارید. و همانطور که می‌‌دانیم، این بازیکنان ارزان نیستند. تقریبا غیر قابل دسترس هستند. پس اگر به این شکل بازی روی بیاورید و حساب‌های بانکی‌ پر و پیمانی هم نداشته باشید، به زودی می‌‌بازید و اخراج می‌‌شوید. یک راه دیگر هم وجود دارد. سبک بازی را عوض کنید. 

و اینجا است که قضیه شیر تو شیر می‌‌شود. اینجاست که صدای سر در می‌‌آورد که فوتبال بدون توپ "زیبا" نیست. می‌‌گویند این سبک بازی "خالص" نیست. انگاری که می‌‌شود خالصی یا ناخالصی را اندازه گرفت. معمار بارسلونای پپ و تیم ملی‌ اسپانیا یعنی‌ ژاوی هرناندز در سال ۲۰۱۱ به گاردین گفته بود:

"خوب است که بارسلونا و اسپانیا به معیار فوتبال دوستان تبدیل شده است. نه به خاطر اینکه جام گرفته اند به خاطر اینکه فوتبال تهاجمی است. ما منتظر نمی‌‌شینیم. فشار می‌‌آوریم. مالکیت می‌‌خواهیم. تیم‌های که پاس نمی‌‌دهند یا حمله نمی‌‌کنند پس چرا بازی می‌‌کنند؟ هدفشان چیست؟ این فوتبال نیست. همکاری, پاس، گل. این فوتبال است. حداقل برای من و مربیانی که دوست دارم. من خاویر کلمنت یا کاپلو را نمی‌‌شناسم اما آنها سبک متفاوتی دارند. اما خوب است که مدل بارسلونا الگو شده است. رمانتیک نیست. خیلی‌ خوشحالم که حالا تکنیک از قدرت بدنی پیشی‌ گرفته است. از این پیروزی خوش‌حالم (گفتنیست ژاوی هرناندز در مورد برد رئال مادرید در ال‌ کلاسیکو اخیر هم همین صحبت‌ها را کرده است)."

اتفاقی‌ که افتاده است این است که این مجاهدین راه توپ محوری دوباره به یک جزم اندیشی‌ تاریخی‌ گرفتار شده اند. این نگاه به آنجا می‌‌رسد که در نهایت در فوتبال نئو لیبرال فقط چند باشگاه به خصوص حق قهرمانی دارند چون فقط آنها هستند که "زیبا" بازی می‌‌کنند. این نگاه به آنجا می‌‌رسد که فقط چند باشگاه خاص می‌‌تواند با توپ بازی کنند چون آنها بهترین‌های روی توپ را با پول خریده اند. اینجا است که باید دوباره گفت، فوتبال کیفیت را خریده است. 

ایده اینکه فوتبال با توپ زیبا تر و بالاتر از بدون توپ است اشتباه است. کاملا غلط. اگر زیبا شناسی‌ آنجایی‌ باشد که حرکات فردی معنا پیدا کند، دیدیم که رئال مادرید یا آرسنال ونگر لحظاتی خوب تولید می‌‌کنند اما این شکل نگاه مقدس نیست. خیلی‌ از جزئیات در این نگاه بررسی‌ نشده است. پنجره زیبا، خانه زیبا نمی‌‌سازد. 

تیم‌های که با ایده بازی جمعی‌ به زمین می‌‌روند مانند بایرن مونیخ، دورتمند، اتلتیکو، لستر و لورکوزن، قادر هستند که در مدت زمان زیادی به یک فرم خاص ادامه دهند. به همراه این کار گروهی هم زیبایی به دست می‌‌آید. نه فقط زیبایی حمله، بلکه زیبایی فوتبالی. فوتبالی که هر بازیکن کمتر از یک دقیقه توپ را در اختیار دارد و هدف بردن است. 

مشکل بنیاد گرایانی مانند ژاوی این است که اهمیت بازیکنان بدون توپ را در نظر نمی‌‌گیرند. فقط زمان به ما می‌‌گوید که تعریف ما از کیفیت بازیکنان در آینده چه خواهد بود. همین الان کودکان در حال آموزش فوتبال منطقه‌‌ای هستند. آن هم با حضور الگو‌های مانند دیگو گودین. حالا ما نشانه‌های از نظم نوین جهانی‌ می‌‌بینیم. جایی‌ که تیم محور است نه فرد. جایی‌ که سبک جدید تهدیدی است بر ایده‌ای که در دهه قبل بار‌ها به ما تحمیل شده است. 

6- چولوی وحشی

اتلتیکو مادرید دیگو سیمئونه طراحی شده است تا هدف اصلی‌ فوتبال را به ما نشان دهد. آنها طراحی شده اند که ببرند. آنها فوتبالی بازی می‌‌کنند که وسایل در خدمت مربی‌ هستند و مربی‌ آنها را به بالاترین سطح بازی آنها می‌‌رساند. جایی‌ که کمترین اشتباه صورت می‌‌گیرد و بیشترین برد به دست می‌‌آید. 

سیمئونه سبک جدیدی بازی نمی‌‌کند، سبک او همان سبک آریگو ساکی است که به حرکات بدون توپ ارج می‌‌نهد. کنترل فاصله بازیکنان در مقابل سبک بازی حریف. اتلتیکو به دنبال کنترل فاز دفاعی با به دست آوردن مالکیت در یک فضای فشرده است. هم طولی‌ و هم عرضی. با وجود پاس‌های اشتباه زیاد و توپ‌های که بالا و پایین می‌‌پرند و بازیکنان که رو به دروازه خود به توپ ضربه می‌‌زند، آنها در پرس بسیار سخت جان هستند. یک همکاری تاثیر گذار از انتقال لحظات. 

سریعا بعد از به دست آوردن توپ حمله می‌‌کنند؛ برای اتش زدن به خیمه حریف قبل از بیدار شدن آنها. اگر راه بسته است، می‌‌توانند با توپ بازی کنند تا فضا به دست آید. همیشه این پاس‌ها رو به جلو است. به هر حال، دروازه حریف جلو است نه عقب. اگر توپ به مهاجم نرسید، اشکال ندارد. سیمئونه گروهی از بازیکنان ساخته است که در لحظات بد سریع تیم می‌‌شوند. آنها مانند حرکات ابر‌ها در شب بی‌ ستاره هستند. یا بهتر است بگوییم مانند ماهی‌‌های پیرانا در یک رودخانه آرام. به سرعت جهت دویدن خود را عوض می‌‌کنند برای پر کردن فضا. این مدلی‌ است از تلاش برای فضای پوشش نیافته و حرکات بی‌ نقض. 

خیلی‌ از تیم‌های که اینگونه بازی می‌‌کنند سریع از نگاه‌ها دور شدند اند زیرا به اندازه کافی‌ سخت کوش یا خشن نیستند. آنها لقب "بی‌ آبرو" می‌‌گیرند که دیگو سیمئونه با افتخار آن را روی کت‌ خود می‌‌زند. 

این اصول بازی بدون توپ بسیار به شرایط یک کار گروهی وابسته است. آنها می‌‌دانند که چطور با حرکت توپ حرکت کنند. می‌‌دانند چقدر منتظر باشند تا زهر خود را بریزند. این فوتبال خردمندانه است. زیبایی اول از همه از حرکت تیم می‌‌آید که باید در هر تیم ورزشی دیده شود. تفاوت اینجاست که بازی جمعی‌ گواردیولا خاصیت خشونت سیمئونه را ندارد. 

در مقابل این سبک سیمئونه یک جزم اندیشی‌ در باره زیبایی بازی با توپ که به قدرت چند باشگاه مخصوص می‌‌انجامد وجود دارد که بله می‌‌تواند زیبا باشد. اما زیبایی دیگری هم وجود دارد که تاریک تر از این زیبایی است اما طیف‌های زیبای زیادی دارد. اینکه تیم‌های مثل اتلتیکو سیمئونه، لستر رانیری یا لورکوزن اشمیت به مدال می‌‌رسند یا نه، مهم نیست. مهم آن است که آنها را هم زیبا بدانیم. آنها هم خالص هستند. بله آنها متفاوت تر از یوهان کرایوف به فوتبال نگاه می‌‌کنند اما سبک آنها هم مورد تمجید است. 

نکته دیگر اینکه این سبک بازی وحشی در ضدیت با فوتبالی است که به قدرت چند باشگاه اندک می‌‌انجامد. این سبک، بازی "زیبا" را نشانه می‌‌گیرد. این بر عکس نگاه سیاسی راست است. حالا شما فکر می‌‌کنید زشت است؟ این سبک بازی، این فکر که پول کیفیت را می‌‌خرد را زیر سوال می‌‌برد. این سبک بازی با هوش تر از این حرف‌ها است. 

شاید لوتر اینگرام در سال ۱۹۷۲ در قطعه Stax به خوبی‌ کّل این قضیه را با این جمله خلاصه کرده است:

"اگر دوست داشتن تو غلط است، دوست ندارم درست باشم."

 

6- حرف آخر
با استفاده از بحث‌های مختلف دو نگاه به بازی را نشان دادیم. یکی‌ فرد گرایی هنری و یکی‌ تیم گرایی خشن. شاید حالا خیلی‌ از مربیان و تیم‌ها را به یکی‌ از این دو دسته تقسیم کنیم. با این حال، حالا شاید بتوانیم این تصور غلط را که مدت‌ها به ما قالب کرده اند کنار بگذاریم که زیبایی شناسی‌ فقط در بازی با توپ معنا پیدا می‌‌کند. البته که هیچکدام بر دیگری برتر نیستند. زیبایی در چشم بیننده است. چیزی که نیازی به بحث ندارد این است که هر سبک بازی باید مورد احترام و ارزش باشد. باید در ساختن تیم لیبرال باشیم و ارزش‌های انسانی‌ را فقط در یک نوع بازی خلاصه نکنیم. 

اینکه شما هنری باشید یا خشن تفاوتی نمی‌‌کند. زیبا بودن بازی شما فقط به شما بستگی دارد.