حسین مممنزوی
خواهم آمد به در خانه زيبايی تو.
تا بكوبم در ديدار تماشايی تو
عطشم داند و عشقم كه چه ها خواهم كرد.
...چون در ايم بسرا پرده زيبايی تو
شايد اين گرسنه از ذوق بميرد آری
بر سر سفره رنگين پذيرايی تو
چون نسيم نفس سبزترينم بوزد
گل من سرخ ترين باد شكوفايی تو
آی! در دست تو از خويش برون خواهم رفت
باغ در باغ به گلگشت شناسايی تو